قدس آنلاین: پرویز شیخطادی، فیلمساز نامآشنایی در سینما و تلویزیون است. آخرین اثر او در تلویزیون مینیسریال «بانوی سردار» بود که روی آنتن شبکه سه رفت. این کارگردان و فیلمنامهنویس آثار قابلتوجهی در سابقه فیلمسازی خود دارد که از آن جمله میتوان به فیلمهای «دفتری از آسمان»، «پشت پرده مه»، «شکارچی شنبه»، «روزهای زندگی» و «امپراطور جهنم» اشاره کرد.
وی سال گذشته دو طرح مجموعه تلویزیونی را برای ساخت به سیما پیشنهاد داده و همچنان منتظر پاسخ آنهاست. یک طرح با نام «پناهنده» قصهای اجتماعی را روایت میکند و موضوع آن بررسی اثرات وضعی گناه، خیانت، فساد، جرم در رده مسئولان جامعه و نسلهای آینده و اثرات وراثتی (ژنتیکی) است. فیلمنامه دوم هم «کافه فرانتس» است که فضای طنز و کمدی دارد و داستان آن درباره زندگی چند نویسنده و بهویژه رماننویسان است. در واقع قصهای تاریخی در آن روایت میشود و اتفاقات دهه ۳۰ ایران را مدنظر قرار میدهد. همچنین به وقایع ملی شدن صنعت نفت و کودتای ۲۸ مرداد نیز در حاشیه داستان پرداخته میشود.
در صحبت با این کارگردان و فیلمنامهنویس از وضعیت ساخت جدیدترین اثرش جویا شدیم، اما شیخطادی دل پری از برخوردهای سلیقهای و محافظهکاری مدیران صدا و سیما، در حمایت و تصویب فیلمنامههایی با موضوعهای روز جامعه داشت. در ادامه مشروح این گفت وگو را میخوانید.
این روزها مشغول چه کاری هستید، خبری از ساخت کار جدیدتان نیست؟
این روزها فیلمنامه به تلویزیون میفرستم و رد میکنند. دو فیلمنامه به تلویزیون دادهام که توجهی به آن نمیکنند. کارهای سادهتر و عامیانهتر میخواهند، کارهایی که سیاسی نباشد. چون به موضوعات سیاسی توجه نمیکنند یا اگر بخواهند روی موضوعات سیاسی کار کنند، سراغ اطلاعات سوخته و سطحی میروند. میگویند بیشتر درباره ساواک و پهلوی بنویسید و از مسائل روز استقبال نمیکنند. متوجه نیستند که امروز به چه آثاری نیازی داریم. ما در کنار آثار ساده و سرگرمیهای سطحی به آثار عمیق هم نیاز داریم. متأسفانه همه شبکهها برای تولید برنامههای طنز با هم رقابت میکنند. رقابت برای ساخت برنامههای سرگرمکننده و سطحی مثل دورهمی در بین شبکهها شدت گرفته تا مردم را پای تلویزیون بنشانند و مردم هم صدایشان درنیاید. به این فکر نمیکنند که وقتی مردم هوشیار و آگاه شوند، به آرامش دست پیدا میکنند، ولی اکنون با برنامههای سرگرمکننده و طنز سطحی، آرامبخش موقت به آنها میزنیم.
مقاومت در برابر ساخت سریالهای سیاسی با موضوع روز از سوی چه کسانی در تلویزیون صورت میگیرد؟
به نظرم یک سوءتفاهم فرهنگی در شورای فیلم و سریال تلویزیون و مدیران تلویزیون است، چون هنوز آنتن پر کردن به هر قیمتی یک امتیاز ویژه برای شبکهها به شمار میرود. اینکه ببینند مردم از چه چیزی خوششان میآید، مهم نیست که چه چیزی به درد مردم میخورد. اکنون نظرسنجی در صداوسیما، ملاک تولید برنامه شده است، نه اثرسنجی.
عجیب است که فیلمنامههای شما در صدا و سیما رد میشوند. شما جزو فیلمسازان انقلابی هستید و گرایش فکریتان کاملاً شفاف است، چرا این طور با آثارتان برخورد میشود؟
من یک فیلمساز انقلابی و منتقد هستم و به این دلیل که منتقد و مبارز هستم، قطعاً باید کارهایم رد شود! آثار فیلمسازی مثل من باید پیشرو باشد و همین موضوع برای مدیران ایجاد شک و نگرانی میکند.
در واقع مدیران میخواهند صندلیشان را حفظ کنند؟
به نظرم تفکر و نگاهشان به رسانه در حوزه نمایش و تربیت عمومی، غلط است. تعریفشان از برنامههای تلویزیونی فقط با هدف سرگرمی است. تعریفشان این نیست که سرگرمی، وسیله و ابزار است بلکه وسیله را هدف کردهاند و این یک اشتباه استراتژیک است. سرگرمی در تلویزیون ابزاری برای رشد و ارتقای جامعه است، بنابراین سرگرمی نباید تبدیل به هدف شود. وقتی چنین اتفاقی بیفتد، محتوا در لایههای پایینتر قرار میگیرد و اگر قرار باشد محتوا به جایگاه اصلی خودش برگردد، آن اثر متهم به شعارزدگی میشود. ضمن اینکه وقتی وارد حوزه سرگرمی میشوید، مسئله «به چه قیمتی» و «چگونگی» آن اهمیت مییابد. مدیران صدا و سیما در پر کردن آنتن هم دچار سوءتفاهم شدهاند و هر شبکهای به هر قیمتی میخواهد آنتنش را پر کند، اینکه آنتن را خالی نگذارند و با ماهواره رقابت کنند! اصلاً رقابت کردن با ماهواره خندهدار است، با چه چیزی از ماهواره قرار است رقابت کنید؟ اینکه مدیران بخواهند تلویزیون را سرگرمکنندهتر از ماهواره کنند، یک سوءتفاهم فرهنگی خسارتبار است. مگر میشود بر قدرت سرگرمکنندگی ماهواره غلبه کرد؟ سریالهای کانادایی و کرهای را سالهاست داریم پخش میکنیم، با وجود اینکه سریالهای کرهای از آثار خودمان هم پایینتر هستند، ولی مردم را سرگرم میکنند. اکنون لودگی و حرفهای رکیک در تلویزیون باب شده است، چون مردم دوست دارند. کنایههای اروتیک و عبور از خط قرمزها در برخی برنامههای تلویزیون وجود دارد، چون به جای شادیآفرینی فقط قهقهه مخاطب را میخواهند.
آیا سلیقه اسپانسرها جریان تولیدات تلویزیون را مشخص میکند؟
ممکن است اسپانسر خیلی چیزها بخواهد، ولی تلویزیون ایران، رسانه جمهوریاسلامی و مردم ایران است، پس نباید اسپانسر برایش تصمیم بگیرد. در این سالها سریالهای خوبی پخش شدهاند که بسیاری از اسپانسرها علاقهمند بودند تبلیغاتشان در زمان پخش این سریالها روی آنتن برود. به نظرم مدیران صدا و سیما باید برخی سوءتفاهمهای فرهنگی را بین خودشان برطرف کنند و تعاریف درستی از سرگرمی و هدف داشته باشند.
در حال حاضر مدیران سازمان صدا و سیما برای ساخت سریال، بهانه کسریبودجه میآورند؟
مشکل پول نداشتن صدا و سیما، مربوط به اکنون نیست بلکه از چند دهه پیش وجود داشته، چون بدنه صدا و سیما با ورود فامیل و آشنایان مدیران سازمان آنقدر چاق شده که هزینههایش را بالا برده است. در واقع بودجه سازمان را حقوق کارکنانش میبلعد. باید تا بازنشستگی این افراد صبر کنیم تا سازمان کوچکسازی شود و بتواند بودجهاش را مدیریت کند. صدا و سیما همیشه مشکل بودجه داشته، چون مدیریت مالی خوبی روی منابع آن نشده است.
با وجود اینکه سریالسازی جزو تولیدات درآمدزا برای تلویزیون است، چرا کمتر روی آن سرمایهگذاری میشود؟
شرکتهایی که تبلیغاتشان بین سریالهای تلویزیون پخش میشود، چندان بزرگ نیستند، در حالی که دو دهه پیش بانکها و مؤسسات مالی تبلیغات میکردند که درآمدهای زیادی را به سمت تلویزیون سرریز میکرد، اما به دلیل چاق بودن بدنه سازمان، همین درآمدها کفاف پرداخت حقوق کارکنانش را هم نمیداد. در حال حاضر شرکتهای مهم و پولساز در تبلیغات تلویزیونی حضور ندارند و شرکتهای کوچک هم هزینههای تبلیغاتیشان بسیار پایین است. با اینکه برخی از شبکههای تلویزیون، شبکه تبلیغ شدهاند، ولی صدا و سیما هنوز نمیتواند خرج خودش را دربیاورد. مدیران تلویزیون برای بخش اقتصادی خود باید فکر اساسی بکنند تا با بهرهوری اقتصادی، تولیدات صدا و سیما را از نظر کیفی و کمی ارتقا بدهند. با وجود داراییهای فراوانی که صدا و سیما دارد، هنوز یک بانک ندارد یعنی نتوانسته گردش مالیاش را وارد سیستم بانکی خودش کند، در حالی که نیرویانتظامی و شهرداری، بانک دارند. به همین دلیل صداوسیما هر سال دستش جلو قوهمجریه دراز است تا بودجه بگیرد. اگر تلویزیون از نظر مالی استقلال پیدا کند، تابع هیچ قوهای نخواهد بود، نه اینکه هشت سال به یک جریان سیاسی باج بدهد و تعریف کند و هشت سال به یک جریان سیاسی دیگر. صدا و سیما اگر از نظر مالی مستقل باشد، رسانه از آن مردم میشود و یک چتر فرهنگی قوی روی سر همه قوهها خواهد شد.
انتهای پیام/
نظر شما